- گِردش کنید، گِردش کنید... یکی بیاد وسط، مثلاً جشن تولده ها.. آهااان..
- آقا اون دختر تاپ نارنجیه رو می بینی اون گوشه؟
- کدوم؟
- همون که همه جاش بیرونه. کنار ستون وایستاده.
- خب؟
- نمیدونی.. پسر هر دفعه پشتمو زخمی می کنه. البته الآن کوتاهشون کرده. نمی شناسیش؟
- چرا،... خواهرمه.