یک مسافر تنها

من یک مسافری هستم که همانطوری که این بالا اشاره شده خیلی تنها است..

یک مسافر تنها

من یک مسافری هستم که همانطوری که این بالا اشاره شده خیلی تنها است..

 

 

افرادی که علاقه مند به کارهای محسن نامجو (یا به قول خودشان علاقه مند به "بعضی" کارهای محسن نامجو) هستند، به صرف همین علاقه شان واجد خصوصیاتی می شوند. اینها کسانی هستند که قطعاً به حد کافی موسیقی خوب نشنیده اند. همچنین به حد کافی شعر خوب نخوانده اند و در جمع های دوستانه ای که تا به حال در زندگی شان داشته اند، به حد کافی مزه پرانی نکرده اند، واژگان را با رفقایشان تا جای ممکن بسط نداده اند و آنگونه که در روستاهای اسلوواکی مصطلح است، "به حد کافی در نوجوانی کسشر نگفته اند" تا از این فاز فکری عبور کنند و بالغ تر شوند. نامجو به مثابه فروشنده ای است که عروسک لاکپشتهای نینجا را جلوی چشم همگان قرار می دهد و آنهایی که تا به حال با این اسباب بازی سرگرم نشده اند، با شوق و ذوق برشان می دارند و یکی دو هفته ای لذت می برند.


                                                              میلان کوندرا، در کتاب "بار هستی"

 

نظرات 11 + ارسال نظر
pwinner 1388/11/18 ساعت 11:16 ب.ظ http://bitsy.me/3e

بزرگترین سایت پیش بینی مسابقات ورزشی همراه با جوایز میلیونی بدون قرعه کشی
پرداخت جوایز از طریق بانک های عضو شتاب انجام می شود لطفا هنگام ثبت نام در محل نام معرف بنویسید
Paniz joon
www.pwinner.com

barandeye parsi bozorgtarin site pish bini mosabeghate varzeshi hamrah ba javayeze milioonibedoone ghore keshi
javayez az tarighe tamamiye bankhaye ozve shetab pardakht migardad.
lotfan dar hengam sabte nam dar mahale name moaref benevisid paniz joon

میسنا 1388/11/19 ساعت 09:56 ق.ظ http://kolbeye-aramesh.blogsky.com/

ممنون مازیار عزیز که به ملبه من سر زیدی
---------------------

من خودم که با صدای نامجو حال نمیکنم.........
اما شعرهاش جالبه
مرسی

نازی 1388/11/20 ساعت 12:02 ق.ظ

انگار بار هستی رو خیلی سانسورش کردن تو ایران!!!

نیل 1388/11/20 ساعت 12:40 ب.ظ

آخیششش!! من تنها نیستم !

مصطفی 1388/11/20 ساعت 10:19 ب.ظ http://garm.blogsky.com

سلام
در این صفحه فقط آثار دیگران را در نظر دارم استفاده کنم.
این هم چند خط از جسارت های خودم.

روزی ســوی منــزلـگاه دوست و حیرتم
غصه ها در دل از روزگـــــــار و قسمتم
گل های بـــــی رنگ در سرزمین عشق
با چشم خنده گریـــــان ز دوری دولتم
ز می عشق ســـر مست آیــــــنه یــار
شاید بلند نظری است در این بوی قربتم
این سرخ رویــــان که در ره معشوق اند
غـــازه دست است، نه رسم عشق فطرتم

Aran 1388/11/22 ساعت 11:50 ب.ظ http://aran-mardukhi.blogspot.com

می دونستی «پلی بوی» اسم یه سبکه تو معماری؟ ( البته از دیدگاه گیدئون) و این بابا هم باب دیلنه به زعمی! منتها این بدیهیه که توی حوضی که ماهی نیست قورباغه پادشاس!

میرزا بنویس 1388/11/26 ساعت 11:28 ب.ظ

خوب یا بد کارش از هم عصر هاش خیلی بهتره. حداقل چیزی برای گفتن داره!!!

مازیار 1388/11/27 ساعت 10:06 ب.ظ http://therethere.blogsky.com

منم با میرزا بنویس موافقم. اینجا فقط حرفای میلان کوندرا رو نقل قول کرده بودم.

خورشید 1389/02/11 ساعت 11:06 ق.ظ

یعنی من یه همچین آدمیم؟ خودم نمدونستم تا الان! :(

ناراحت 1389/05/18 ساعت 02:49 ب.ظ

یا خیلی کم سوادی یا خیلی ساده!
اون کتاب سال 63 نوشته شده
اون موقع نامجو تو خونه دانشجویی زندگی میکرد
بنده خدا الانم زبانش بده چه برسه به...
نزنید حرفی رو که نمی دونید اخه!

یا خدا! 1389/05/22 ساعت 08:04 ب.ظ

من موندم این کسشر رو از کجات در آوردی؟! میلان کوندرا؟!! بار هستی؟!! محسن نامجو؟!!! یا خدا!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد