یک مسافر تنها

من یک مسافری هستم که همانطوری که این بالا اشاره شده خیلی تنها است..

یک مسافر تنها

من یک مسافری هستم که همانطوری که این بالا اشاره شده خیلی تنها است..

تابستانِ 89

فصل بی کولر مرگ است


آرزوهای بزرگ در سر

پروژه های بزرگ در کون

رخدادهای بزرگ در راه


تو ای دختر آریایی

تو که چیز خوبی هستی

با سینه های آنچنانی و موهای خرمایی

وردار امشب بیا اینجا

تا کمی از خستگی من را تکانده باشی...

 

نظرات 3 + ارسال نظر
گلشن خانوم 1389/04/14 ساعت 04:33 ب.ظ

میدونی من الان چکار کردم؟
من الان اولین کامنت این ژستتو گذاشتم...
حالا برو برا رفیقات تریف کن!!!
خیلی مخلصیم :*
راستی پول بدم از این شعرا واسه منم میگی؟

نازی 1389/04/15 ساعت 04:08 ب.ظ

کی؟ من؟!! p:

خورشید 1389/04/30 ساعت 10:45 ق.ظ

به نظر من پروژه های بزرگ و یه جا دیگه بذار! :)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد