کله ی عشقش را دودستی میگیرد و فشار می دهد:
- گوش کن.. هر اتفاقی که بیفته، می خوام بدونی که دوستت دارم..
عشقش گریه می کند. کله ی عشقش را تکان تکان میدهد.
- میفهمی؟
عشقش در حال گریه کردن سر تکان میدهد.
[موسیقی رمانتیکی در پس زمینه ی فیلم جریان دارد. زنهای چهل ساله ی نود کیلوییِ داخل سینما، زارزار گریه میکنند]